جنگ 12 روزه فراتر از بحث نظامی، یک پیام مهم برای آمریکا داشت و آن پیام این بود که تغییر رفتار ایران از طریق نظامی امکانپذیر نیست؛ این پیام در سند امنیت ملی 2025 آمریکا نمود پیدا کرد. در این سند به پایان دوره تک قطبی اشاره شده است و واشنگتن را از ورود به باتلاق جنگ های طولانی مدت برحذر داشته است.
اما این ناکامی آمریکا در میدان نظامی به معنی پایان دشمنی نیست، این تغییر ریل را اندیشکدههای غربی توضیح داده اند، در گزارش منتشر شده اندیشکده رند تصریح شده است که افزایش تنش نظامی با ایران نه ساختار قدرت ایران را تغییر داد و نه اراده اش را.
اندیشکده inss در تحلیل تابستان 2025 درباره پیامدهای درگیری نتیجه گرفته بود که گزینه نظامی نتوانست مسیر برنامه های ایران را کند کند، محور فشار باید غیر نظامی شود و موسسه winep در گزارش خود مسئله پس از جنگ دوازده روزه را رقابت بر سر روایت ها و ذهن جوان ایرانی عنوان کرده است .
در ادبیات امنیتی جهان مفهومی تحت عنوان " جنگ شناختی " وجود دارد که این روزها بیش از پیش مورد توجه قرار دارد .
در جنگ شناختی هدف شکست نظامی طرف مقابل نیست بلکه تغییر در ادراک، باورها و حافظه تاریخی مردمان آن سرزمین است .
بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب و تاکید ایشان بر تغییر آرایش رسانهای و تبلیغاتی متناسب با اهداف دشمن نیز اشاره به این مهم دارد که دشمن پس از نا امیدی از تصرف فیزیکی سرزمین ما به دنبال تصرف معنایی و ادراکی است و البته چون دشمن در این عرصه بشدت مجهز می باشد و سیطره و نفوذ زیادی بر رسانه و فضای مجازی دارد مبارزه در این میدان کاری سخت است .
در این عرصه هدف گزاری دشمن کاملا روشن است، دشمن نقاط قدرت و قوت نظام اسلامی یعنی معارف اسلامی، هویت شیعی و ملی، حافظه انقلابی را هدف گرفته است .
نگاهی گذرا به تاریخ کشور و انقلاب اسلامی کاملا گویاست که همین موارد ذکر شده در بزنگاه های حساس عامل وحدت، انسجام و نجات کشور بوده است .
دشمن در این عرصه کاملا آرایش تهاجمی دارد و چنانچه پیام های رسانه ای ما صرفا واکنشی باشد میدان را به رقیب واگذار کرده ایم و دچار فرسایش می شویم.
اگر بپذیریم که رسانهها یگان خط مقدم این نبرد هستند دیگر نمی توان با چینش رسانه ای پرآکنده وارد میدان شد. آرایش رسانه ای یعنی تعیین نقش هر رسانه، هر تریبون و هر کنشگر در یک نقشه عملیاتی واحد .
اگررسانه های خودی فقط در حال پاسخ دادن به شبهات باشند یعنی دستور کار را دشمن تعیین کرده است، این همان وضعیتی است که رهبر انقلاب صریحا درباره اش هشدار می دهند " دفاع لازم است اما کافی نیست ".
همانطور که در میدان جنگ نامتقارن تاکید میشود که اگر ابتکار عمل نداشته باشیم شکست حتمی است، در میدان جنگ رسانه ای نیز رسانه ای که صرفا واکنش گرا باشد به تدریج فرسوده می شود .
تهاجم رسانه ای که مورد نظر رهبر انقلاب است یعنی برجسته سازی ضعف های گفتمان دشمن، مانند حقوق بشر، مسئله زن، حقوق بین الملل، بحران اخلاقی غرب، استعمار جهان سوم، جنگ افروزی در نقاط مختلف جهان و بسیاری موضوعات دیگر که امروز دنیای غرب در این موارد متهم و باید پاسخگو باشد.
در ادبیات امنیت ملی روی این مسئله بسیار تاکید میشود که امنیت یک کشور وابسته به توان آن در حفظ و بازتولید روایت خود است؛ کشوری که روایتش فرو بپاشد حتی با موشک هم امن نمی ماند .
در این میدان نبرد مهم، رسانه ملی و دیگر رسانه ها، نخبگان رسانه ای و همه مردم باید با تعریف نقش ها به میدان بیایند.
اما فراموش نکنیم که این عرصه اگر چه بسیار فراگیر است اما کاری تخصصی و بسیار دقیق و نیازمند برنامه ریزی، سازماندهی و هدف گذاری هوشمندانه است.
✍ مسلم مخفی