بزرگنمایی:
بعضی مدیران در سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور در واکنش به انبوه نامههای انتقالی کارکنان اظهار می دارند که سازمان با انتقالی آنها موافق نیست ولی درصورتیکه این افراد اصرار بر رفتن دارند با استعفای دسته جمعی آنها موافقت میشود!
اما پشت پرده داستان رشد بیسابقه ترک سازمان توسط کارشناسان و مربیان سازمان آموزش فنی و حرفهای چیست؟
پیام مخاطب / بعضی مدیران در سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور در واکنش به انبوه نامههای انتقالی کارکنان اظهار می دارند که سازمان با انتقالی آنها موافق نیست ولی درصورتیکه این افراد اصرار بر رفتن دارند با استعفای دسته جمعی آنها موافقت میشود!
اما پشت پرده داستان رشد بیسابقه ترک سازمان توسط کارشناسان و مربیان سازمان آموزش فنی و حرفهای چیست؟
در چند روز گذشته کلیپی از همکار شناخته شده و باسابقهای منتشر شد که در کنار دو کارگر افغانی به کار گارگری مشغول بود. در این ویدئوی کوتاه این همکار دلیل روی آوری به کارگری را وضعیت نامناسب معیشتی و عدم کفایت حقوق و مزایای سازمان در تامین معاش زندگیاش عنوان میکند.
چند روز قبل تر نیز خبر ترک سازمان توسط یکی از بهترین نیروهای فنی و حرفهای خوزستان در فضای مجازی منتشر شد که به گواه کارکنان استان خوزستان از موثرترین نیروهای سازمان در 25 سال اخیر بوده است.
در چند ماه گذشته کوچ یکی از بهترین مربیان استان خراسان رضوی نیز از وضعیت نگران کننده کاهش ضریب ماندگاری منابع انسانی در سازمان خبر می داد که البته با پاک کردن صورت مسئله و مخالفت با انبوه تقاضاهای ترک سازمان ، مدیران سازمان سعی در کتمان و انکار اصل مسئله داشتند.
نگارش انبوه نامههای انتقال دسته جمعی کارکنان مراکز آموزش فنی و حرفهای به وزارت آموزش و پرورش اگرچه واکنش رئیس سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور را در پی داشت اما باز برای کارشناسان و مربیان سازمان راهگشا و نتیجه بخش نبود.
بعضی مدیران در سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور در واکنش به انبوه نامههای انتقالی کارکنان اظهار می دارند که سازمان با انتقالی آنها موافق نیست ولی درصورتیکه این افراد اصرار بر رفتن دارند با استعفای دسته جمعی آنها موافقت میشود!
اما پشت پرده داستان رشد بیسابقه ترک سازمان توسط کارشناسان و مربیان سازمان آموزش فنی و حرفهای چیست؟
در یکطرف این قضیه موضوع معیشت و حقوق و مزایای بسیار ضعیف سازمان وجود دارد که سبب بیانگیزگی و بنحوی رشد احساس عدم تعلق خاطر سازمانی و اپیدمی گیر شدن آن در بین کارکنان سازمان شده است و در طرف دیگر عدم اعتماد بدنه سازمان به تواناییهای مدیران و ناکافی بودن تلاشهای آنها در رفع مشکلات معیشتی از دلایل دیگری هستند که به این موضوع دامن میزنند.
گرفتار شدن در روزمرگی، برنامههای تکراری و گاها صوری و بسنده کردن به اعداد و ارقام مسائلی هستند که امروزه در مدیریت آموزش فنی و حرفهای صرفا رنگ و لعاب عوض میکنند. بازی ندادن کلیت و شاکله سازمان، مربیان و کارشناسان در تدوین طرحها و استفاده تبلیغاتی از برنامههای بلااثر و بنحوی نمایشی ممکن است برای مدیران بالادستی و ناآشنا به نظام فنی و حرفهای پرزرق برق و جالب باشند اما این داستان برای کارکنان سازمان آشنا، تکراری و غیر جذاب است!
امروزه سازمان آموزش فنی و حرفهای بیشتر از هر چیز دیگر به آرامش نیاز دارد، آرامشی که رمز آن در مرحله اول آسایش کارکنان با افزایش حقوق، مزایا و رفاهیات است.
انعقاد قرارداد بیمه تکمیلی با شرکتی که در بیشتر ارزیابیها رتبه آخر را کسب کرده است و شائبه مداخله بودار مدیران در این مسئله را اگر تا دیروز با فرضیه توطئه توجیه میکردید، باید اعتراف کرد که متاسفانه امروزه این فرضیه با عمل نکردن شرکت بیمهگر به تعهداتش و ایجاد نارضایتی عمومی به واقعیت تبدیل شده است.
آرامشی که با پرهیز مدیران از تبعیض امکان پذیر است. تبعیضی که با اعزام مربیان و کارشناسان با سابقه و اصیل سازمان به سفرهای خارجی از جمله سفر آلمان (که ظاهرا تبدیل به تور مسافرتی مدیران جدیدالورود سازمان شد)، مسابقات بینالمللی مهارت (که بجای کارشناسان و مترجمین باسواد درون دستگاهی کارمندان شرکت مس کرمان بلیط ارجحیت گرفتند) و رویدادهای بین المللی دیگر میتواند جامه عمل بخود بپوشاند.
آرامشی که میتواند مدیون تکریم کارکنان در انتصابات باشد چه آنکه خبری از انتصاب حتی یک معاون درون سازمانی در حلقه معاونتهای رئیس سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور دیده نشد!
در بدنه سازمان ما گرفتار سوء مدیریت شدهایم، سوء مدیریت خودسرانه و خود رای که از یکطرف با بدنه سازمان سر عناد و لجبازی دارد. تشویق به استعفاء و تهدید به اخراج میکند، به کارکنان لقب پدرسوخته میدهد و برای مطالبهگران دلسوز درون سازمانی پرونده میسازد و از طرف دیگر برای حفظ صندلی و موقعیتش بله چشم قربان گویی سیاستمردان است.
سوء مدیریتی که با نیروهای توانمند داخل سازمانی بلاخص بانوان در پست معاونت سازمان و مدیر کلی مشکل دارد و یک یک آنها را برکنار کرده و حتی در کسوت معاون مدیرکل هم برنمیتابد و از سوی دیگر سر تعظیم و کرنش در برابر مراکز قدرت فرو میآورد و داماد و مسئول دفتر فلان مقام را حتی بدون یک ساعت سابقه مفید در سازمان آموزش فنی و حرفهای مدیرکل میکند! بله ما گرفتار ناکارآمدی مدیریت، ضعف برنامه ریزی و سوء مدیریت و عجب سوء مدیریتی شدهایم!!!